loading...
وب سایت شخصی مهدی مظفری
مهدی بازدید : 55 چهارشنبه 04 دی 1392 نظرات (0)

استناد حضرت علی علیه السلام به حدیث غدیر در زمان سه خلیفه قبل از خود+تصاویر


برای دانلود تصاویر با کیفیت اصلی کلیک کنید
شبکه وهابی کلمه سوالی را مطرح کرده است که:آیا حضرت علی علیه السلام به حدیث غدیر در زمان سه خلیفه قبل از خود،استناد کرده است؟در واقع با طرح این سوال می خواهند اینگونه وانمود کنند که غدیر خم و مسئله جانشینی حضرت علی بعد از پیامبر،حقیقت ندارد!!
قبل از آوردن این روایت چند نکته را به عرض می رسانیم:
این شبکه وقتی سوالی مطرح می کند،می نویسد: از مراجع شیعه این سوال را داریم که...
یک ضرب المثل هست که میگه:مورچه چی باشه که کله پاچه اش چی باشه!
شمایی که در پاسخ دادن به بینندگان شیعه شبکه خودتون هم عاجز و فراری هستید؛شما رو چه به مراجع شیعه؟شما اگر مردانگی می فهمید یعنی چه؛وقتی بیننده شیعه تماس میگیره،بگذارید حرفش رو بزنه و تماسش رو قطع نکنید؛وسط حرف شان نپرید! مراجع پیش کش.
بزرگان شما از دو شاگرد آیت الله قزوینی مثل بزکوهی فراری اند و حاضر نیستند بیایند و مناظره ایی برگزار شود.حال شما از مراجع شیعه پاسخ می خواهید؟
یک بار آقای مرادزهی به شبکه ولایت جهت مناظره تشریف آوردند که اون یک بار هم،استاد یزدانی اتهامات زشت وارده در کتب اهل سنت را از زن پیامبرص دور می کرد و می گفت:این تهمت غسل جنابت و خوابیدن مردان غریبه در خانه عایشه،دروغ و ساخته بنی امیه ملعون برای ضربه به آبروی پیامبر ص هست،اما آقای مرازدهی،به شدت از این روایات دفاع می کرد و می گفت:روایات کاملا صحیح هستند!!به جای دفاع از ناموس و آبروی پیامبرص،از روایات دروغین بنی امیه دفاع می کرد!
آقای مولوی عبدالحمید و دیگران بزرگان شما؛برای شرکت در برنامه های شبکه وهابی کلمه،خوب صحیح و سالم هستند،اما نمی دانیم چرا وقتی شبکه ولایت با آنها تماس میگیرند یا آنها را به مناظره دعوت می کنند،نمیدانیم چرا سرماخورده،و تب و لرز می گیرند و نمی توانند در شبکه ولایت حضور که نه! بلکه تماس بگیرند!امیدواریم که سرماخوردگی مولوی عبدالحمید و دیگران هرچه زودتر خوب شود.
اما روایت استناد حضرت علی علیه السلام به حدیث غدیر در همان روز اول خلافت ابی بکر:
541 - علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن حماد بن عیسى، عن إبراهیم بن عمر الیمانی، عن سلیم بن قیس الهلالی قال: سمعت سلمان الفارسی رضی الله عنه یقول: لما قبض رسول الله صلى الله علیه وآله وصنع الناس ما صنعوا وخاصم أبوبکر وعمر وأبوعبیدة بن الجراح الانصار فخصموهم بحجة علی (ع) قالوا: یا معشر الانصار قریش أحق بالامر منکم لان رسول الله صلى الله علیه وآله من قریش والمهاجرین منهم إن الله تعالى بدأبهم فی کتابه وفضلهم وقد قال رسول الله صلى الله علیه وآله: الائمة من قریش، قال سلمان رضی الله عنه: فأتیت علیا (ع) وهو یغسل رسول الله صلى الله علیه وآله والله فأخبرته بما صنع الناس وقلت: إن أبا بکر الساعة على منبر رسول الله صلى الله علیه وآله والله ما یرضى أن یبایعوه بید واحدة إنهم لیبایعونه بیدیه جمیعا بیمینه وشماله، فقال لی: یا سلمان هل تدری من أول من بایعه على منبر رسول الله صلى الله علیه وآله؟ قلت: لا أدری، إلا أنی رأیت فی ظلة بنی ساعدة حین خصمت الانصار وکان أول من بایعه بشیر بن سعد وأبوعبیدة بن الجراح ثم عمر ثم سالم قال: لست أسألک عن هذا ولکن تدری أول من بایعه حین صعد منبر رسول الله صلى الله علیه وآله؟ قلت: لا ولکنی رأیت شیخا کبیرا متوکئا على عصاه بین عینیه سجاده شدید التشمیر صعد إلیه أول من صعد وهو یبکی ویقول: الحمد لله الذی لم یمتنی من الدنیا حتى رأیتک فی هذا المکان، أبسط یدک، فبسط یده فبایعه ثم نزل فخرج من المسجد فقال علی (ع):هل تدری من هو؟ قلت: لا ولقد ساء تنی مقالته کأنه شامت بموت النبی صلى الله علیه وآله، فقال: ذاک إبلیس لعنه الله، أخبرنی رسول الله صلى الله علیه وآله أن إبلیس ورؤساء أصحابه شهدا نصب رسول الله صلى الله علیه وآله إیای للناس بغدیر خم بأمر الله عزوجل فأخبرهم أنی أولى بهم من أنفسهم وأمرهم أن یبلغ الشاهد الغائبفأقبل إلى إبلیس أبالسته ومردة أصحابه فقالوا: إن هذه أمة مرحومة ومعصومة ومالک ولا لنا علیهم سبیل قد أعلموا إمامهم ومفزعهم بعد نبیهم، فأنطلق إبلیس لعنه الله کئیبا حزینا وأخبرنی رسول الله صلى الله علیه وآله أنه لو قبض أن الناس یبایعون أبا بکر فی ظلة بنی ساعدة بعد ما یختصمون، ثم یأتون المسجد فیکون أول من یبایعه على منبری إبلیس لعنه الله فی صورة رجل شیخ مشمر یقول کذا وکذا، ثم یخرج فیجمع شیاطینه وأبالسته فینخر ویکسع(1) ویقول: کلا زعمتم أن لیس لی علیهم سبیل فکیف رأیتم ما صنعت بهم حتى ترکوا أمر الله عزوجل وطاعته وما أمرهم به رسول الله صلى الله علیه وآله.
سلیم بن قیس هلالى مى‏گوید: از سلمان فارسى رضى اللَّه عنه شنیدم که مى‏گفت: هنگامى که پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله دیده از جهان فرو بست و مردم کردند آنچه کردند و ابو بکر و عمر و ابو عبیدة بن جرّاح با انصار ستیزه کردند و آنها را به دلیل خویشى، که دلیل على علیه السّلام بود محکوم نمودند. گفتند: اى گروه انصار! قریش به امر امامت از شما سزاوارترند؛ زیرا رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله از قریش بود و مهاجران نیز از قریش بودند و خدا در قرآن، خود با آنها آغاز نموده و آنها را برترى بخشیده است، و پیام‌آور صلّى اللَّه علیه و آله فرموده است: امامان از قریش باشند.
سلمان گفت: من به نزد امیرمؤمنان علیه السّلام که مشغول غسل دادن رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله بود رفتم و او را از جریان آگاه کردم و گفتم: اینک ابو بکر بر منبر پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله جاى گرفته است و به خدا سوگند، خشنود نیست که مردم با یک دست او، بیعت کنند و مردم با هر دو دست چپ و راست، با او بیعت مى‏کنند.
على علیه السّلام فرمود: اى سلمان! هیچ مى‏دانى نخستین کسى که بر منبر پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله با او بیعت کرد چه کسى بود؟
عرض کردم: نمى‏دانم، جز این‌که دیدم که در زیر سایه‏بان بنى ساعده هنگام مجادله انصار،‌ نخستین کسى که با او بیعت کرد بشیر بن سعد و ابو عبیدة بن جرّاح بود و سپس عمر و بعد از او سالم.
امام علیه السّلام فرمود: من در باره اینها از تو نپرسیدم، (پرسیدم که آیا) مى‏دانى نخستین کسى که هنگام نشستن ابوبکر بر منبر پیامبر با او بیعت کرد چه کسی بود؟
عرض کردم: نه؛ ولى پیرى کهنسال را دیدم که بر عصاى خویش تکیه زده بود و میان دو دیده‏اش اثر سجده زیادى بود، و او نخستین کسى بود که از پله منبر بالا رفت؛ در حالی که مى‏گریست و مى‏گفت: ستایش خدایى را که مرا از دنیا نبرد تا تو را در این جایگاه ببینم، دستت را باز کن. ابو بکر دستش را باز کرد و پیرمرد با او بیعت نمود و سپس از منبر پایین آمد و از مسجد بیرون رفت.
امیرمؤمنان علیه السّلام فرمود:
دانستى او چه کسی بود؟ گفتم: نه؛ ولى از کلامش بدم آمد؛ زیرا گویى از مرگ پیامبر خوشحالى مى‏کرد. امام علیه السّلام فرمود: او شیطان لعنه اللَّه بود.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله به من خبر داد که شیطان و سران اصحابش نگران بودند که پیامبر اکرم در روز غدیر خم مرا به امر خداوند عزّ و جلّ، به امامت و خلافت بر مردم و براى مردم نصب کرد و به آنها خبر داد که من نسبت به آنها از خود آنها سزاوارترم و به آنها فرمود تا حاضران به غائبان برسانند و همه سران و شیطانهاى ابلیس گرد او آمدند و گفتند: همانا این امّت، مرحومه و معصومه است و نه تو و نه ما را بر آنها راهى نیست. همانا پیشوا و پناهگاه خود را پس از پیغمبرشان دانستند. در این هنگام بود که شیطان لعنه اللَّه افسرده و غمگین از آن محضر دور شد
و رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله به من خبر داد که هرگاه از این جهان رخت بربندد، مردم پس از مخاصمه با یکدیگر در سقیفه بنى ساعده با ابو بکر بیعت کنند، و از آن جا به مسجد روند و نخستین کسى که بالاى منبر من با ابو بکر بیعت کند شیطان است که به چهره پیرمردى عبادت کوش بدان جا بیاید و چنین و چنان بگوید، سپس از آن جا بیرون رود و شیاطین و پیروان خود را گرد آورد و باد در بینى کند و به جست و خیز پردازد و به آنها گوید: هرگز، شما گمان بردید که مرا بر ایشان راهى نیست، اکنون دیدید من با آنها چه کردم تا سرانجام دستور و فرمانبرى خداى عزّ و جلّ و اوامر پیامبر را وانهادند.اصول کافی ج8 ص 182 و 183 منشورات فجر

سند این روایت صحیح است و تردیدی در حجیت آن نیست

بررسی سند روایت
علی بن ابراهیم بن هاشم:
قال النجاشی: القمی، ثقة فی الحدیث، ثبت، معتمد، صحیح المذهب.
معجم رجال الحدیث، ج 12 ص 212، رقم: 7830.
ابراهیم بن هاشم:
در باره ابراهیم بن هاشم و اثبات وثاقت ایشان بحث‌های مفصلی تاکنون در مجالس علمی و سایت‌های اینترنتی انجام شده است که ما به جهت اختصار، کلام جامع حضرت آیت الله العظمی خوئی قدس الله نفسه الزکیه را نقل می‌کنیم. وی در شرح حال ابراهیم بن هاشم می‌نویسد:
أقول: لا ینبغی الشک فی وثاقة إبراهیم بن هاشم، ویدل على ذلک عدة أمور:
1. أنه روى عنه ابنه علی فی تفسیره کثیرا، وقد التزم فی أول کتابه بأن ما یذکره فیه قد انتهى إلیه بواسطة الثقات. وتقدم ذکر ذلک فی (المدخل) المقدمة الثالثة.

2. أن السید ابن طاووس ادعى الاتفاق على وثاقته، حیث قال عند ذکره روایة عن أمالی الصدوق فی سندها إبراهیم بن هاشم: " ورواة الحدیث ثقات بالاتفاق ". فلاح السائل: الفصل التاسع عشر، الصفحة 158.
3. أنه أول من نشر حدیث الکوفیین بقم. والقمیون قد اعتمدوا على روایاته، وفیهم من هو مستصعب فی أمر الحدیث، فلو کان فیه شائبة الغمز لم یکن یتسالم على أخذ الروایة عنه، وقبول قوله.

من می‌گویم: شایسته نیست که در وثاقت ابراهیم بن هاشم تردید شود، برای اثبات این مطلب چند مطلب دلالت دارد:
1. علی بن ابراهیم در تفسیر خود روایات زیادی از او نقل کرده است؛ در حالی که او در اول کتاب خود ملتزم شده است که هر چه در این کتاب آورده است، به واسطه افراد ثقه به او رسیده است. بحث این مطلب در کتاب المدخل مقدمه سوم گذشت.

2. سید بن طاووس ادعای اتفاق بر وثاقت او را کرده است؛ چنانچه در ذکر روایتی که او در سندش ابراهیم بن هاشم وجود دارد گفته: تمام روات آن به اتفاق علما ثقه هستند.
3. او نخستین کسی است که حدیث مردم کوفه را در قم انتشار داد و قمی‌ها به روایات او اعتماد کرده‌اند. در میان قمی‌ها کسانی بودند که در باره روایت سخت‌گیر بودند، اگر در او احتمال اشکال وجود داشت، تمام قمی‌ها بر گرفتن روایت از او و قبول روایاتش اتفاق نمی‌کردند.

معجم رجال الحدیث، ج 1 ص 291، رقم: 332.
 دست‌کم شخصیتی مثل سید بن طاووس ادعای اتفاق تمام علما بر وثاقت او را کرده است.
حماد بن عیسی:
قال النجاشی: وکان ثقة فی حدیثه، صدوقا.
وقال الشیخ : ثقة.

معجم رجال الحدیث، ج7، ص236ـ237، رقم: 3972
ابراهیم بن عمر:
إبراهیم بن عمر الیمانی... قال النجاشی: شیخ من أصحابنا ثقة.
معجم رجال الحدیث، ج1، ص 241، رقم: 228
سلیم بن قیس الهلالی:
سلیم بن قیس هلالی، از اصحاب و یاران خاص پنج امام اول شیعیان بوده است. آیت الله خوئی در شرح حال او می‌نویسد:
سلیم بن قیس: قال النجاشی فی زمرة من ذکره من سلفنا الصالح فی الطبقة الأولى: (سلیم بن قیس الهلالی له کتاب، یکنى أبا صادق.
آقای خوئی رضوان الله تعالی علیه سپس در ادامه نکاتی را در باره او این چنین بیان می‌کند:
الأولى: أن سلیم بن قیس - فی نفسه - ثقة جلیل القدر عظیم الشأن، ویکفی فی ذلک شهادة البرقی بأنه من الأولیاء من أصحاب أمیر المؤمنین علیه السلام، المؤیدة بما ذکره النعمانی فی شأن کتابه، وقد أورده العلامة فی القسم الأول وحکم بعدالته.
سلیم بن قیس هلالی.. نجاشی او را زمره گذشتگان صالح از طبقه اول آورده است...
سلیم بن قیس هلالی فی نفسه، ثقه، جلیل القدر و والا مقام است. برای اثبات این مطلب، شهادت برقی به این که او اولیاء اصحاب امیرمؤمنان علیه السلام بوده کفایت می‌کند. این مطلب را گفتار نعمانی در باره کتاب سلیم تأیید می‌کند. علامه حلی نیز او را در قسم اول آورده و حکم به عدالتش کرده است.
معجم رجال الحدیث، ج 9، ص 226، رقم: 5401.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
بسمه تعالی با سلام ..... این وب سایت يک وب سایت مستقل اینترنتی غير دولتي – غير انتفاعي است . كه جهت تثبيت و تحكيم بنيانهاي تئوريك و تقويت علمي مباني نظري و پاسخگويي به شبهات و سؤالات و دفاع از انديشه هاي متعالي اسلام ناب شيعي میباشد ، اين وب سایت تلاش مي نمايد با ايجاد وحدت و همدلي هر چه بيشتر بين مسلمانان با محوريت اهل بيت (عليهم السلام) به دور از هر گونه تفرقه و اهانت به باورها و اعتقادات ديگر فرق اسلامي و همچنين ديگر اديان الهي فعاليت هاي خود را انجام دهد. و هدف اصلی ما ایجاد صلح و ثبات ، برادری میان فرقه های اسلامی میباشد. مظفری
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 507
  • کل نظرات : 24
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 7
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 33
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 178
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 327
  • بازدید ماه : 692
  • بازدید سال : 7,258
  • بازدید کلی : 82,636
  • کدهای اختصاصی

    ابزار هدایت به بالای صفحه